اتحادهاي ايران عميق، ولي ائتلاف هاي آمريکا شکننده است

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما پايگاه اينترنتي «ميدل ايست آي» مستقر در لندن در مقاله اي تحليلي نوشت: ­داستان سرايي يک هنر است و باراک اوباما رئيس جمهور پيشين ­آمريکا استاد اين کار بود. بنابر اين، به ويژه پس از هشت سال مسئوليت جرج دبليو بوش، حفظ وجهه آمريکا به عنوان کشوري استثنايي و مهم که آزادي و برابري را گسترش مي دهد، چالش برانگيزترين کار براي وي نبود. درست است، اوباما، زندان گوانتانامو را باز نگه داشت، به حملات پهپادي ادامه داد، ليبي را ويران کرد، از «ميانه روها» در سوريه حمايت مالي کرد، پيشروي (گروه تکفيري-صهيونيستي) داعش را به سوي دمشق «مديريت کرد»، به عربستان براي کشتن مردم يمن از گرسنگي کمک کرد، محاصره غزه را تسهيل کرد، تحريم هاي «فلج کننده» را عليه مردم عادي ايران اعمال کرد، اشغال بحرين را توسط سعودي ها توجيه کرد و مرتکب ديگر اعمال نکوهيده شد.

با اين حال، اوباما به نوعي همچون طلا براي شبکه هاي تلويزيوني بود و حتي به توافق هسته اي با ايران دست يافت.
براي بسياري، اين همان آمريکاي هميشگي بود ولي در دوران اوباما، قدرت نرم واشنگتن به بالاترين سطح خود رسيد. اتحاديه اروپا از خواست وي پيروي مي کرد و چين و روسيه تلاش مي کردند از هر گونه رويارويي جدي اجتناب کنند. اوباما با بهره برداري از ادعاهاي بي پايه و اساس درباره تقلب در انتخابات سال 2009 در ايران، به طور زيرکانه ايران هراسي را گسترش داد و به رغم پايبندي تهران به مقررات آژانس بين المللي انرژي اتمي، ­فضاي ­بحران و اضطرار ايجاد کرد. 

سپس دونالد ترامپ روي کار آمد، که با محمد بن سلمان وليعهد سعودي و بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل متحد شد - سه دلقک به معناي واقعي کلمه در عرصه ژئوپلتيک خاورميانه. يکي از آنها نخست وزيري منفور بود که آپارتايد را اجرا مي کند، متحدان از وي بدشان مي آيد و با اتهامات فساد داخل اسرائيل مواجه است. يکي ديگر به عنوان يک مصلح حقيقي به تصوير کشيده شد - فردي که نخست وزير لبنان را مي ربايد، از کودتا حمايت مي کند، محاصره عليه متحد قديمي عربستان اعمال مي کند، کودکان را از گرسنگي مي کشد، از افراط گرايان وهابي حمايت مالي مي کند، اعضاي خانواده ها را دستگير و شکنجه مي کند و ميلياردها دلار خرج قايق هاي تفريحي، تابلوهاي نقاشي و قصرها و کاخ هاي خارجي مي کند.

ترامپ نيز اقليت ها، آفريقايي ها، لاتين ها، چين، مسلمان ها، اتحاديه اروپا، کشورهاي همسايه را به باد انتقاد گرفت و از توافقنامه آب و هوايي پاريس خارج شد. اين در حالي بود که مخالفان سياسي وي نهايت تلاش خود را براي لطمه زدن به روابط آمريکا-روسيه انجام دادند. به رغم اين که از ابتدا، اوباما، وزارت خزانه داري و کنگره آمريکا به طور مکرر مفاد برجام را نقض کردند ولي تعهد لفظي و عمومي رئيس جمهور سابق آمريکا به موافقتنامه هسته اي ايران، بيشتر جامعه بين المللي را آرام کرد و اعتراضات ايران را درباره اين که عمل اين کشور به تعهداتش جبران نشده است، بي اثر کرد. ترامپ تقريبا بلافاصله پس از تحليف خود، به نقض برجام شدت بخشيد و تهديد کرد به طور کامل از توافق هسته‌اي خارج خواهد شد. به ناگهان اوضاع به هم ريخت و حتي متحدان نزديک آمريکا احساس تحقير و حقارت کردند که ترامپ با بي توجهي به تعهدات بين المللي آمريکا، در حال به تصوير کشيدن آلمان، انگليس و فرانسه به عنوان وزنه هاي سبک ژئوپلتيکي است که تاثير چنداني بر موافقتنامه هاي بين المللي مهم ندارند.

روسيه و چين بيش از پيش آمريکا را به عنوان يک شريک غيرقابل اعتماد قلمداد کردند و در نتيجه به پيش بردن منافع راهبردي خود در روابط با ايران سرعت بخشيدند. غيرقابل اطمينان و غيرقابل پيش بيني بودن، همراه با مجموعه اي از تعرفه هاي جديد، تحريم ها، ائتلاف هاي مشکوک و تهديدهاي نظامي در حال ايجاد تغييراتي است که واشنگتن را به سمت انزواي بيشتر سوق مي دهد.پيش بيني آينده غيرعاقلانه است. با اين حال، روشن به نظر مي آيد که ترامپ با برکنار کردن رکس تيلسون وزير امور خارجه آمريکا و انتصاب جان بولتون به عنوان مشاور امنيت ملي خود، اين باور گسترده را تقويت کرده است که واشنگتن بيش از پيش تندرو و غيرمنطقي و به طور فزاينده اي با ساير کشورهاي جهان، دشمن مي شود. نمايش اختلافات سياسي داخل آمريکا همراه با روي کار آمدن تيم تندروي سياست خارجي ترامپ، قابليت هاي قدرت نرم اين کشور را نابود کرده است.

با اين حال، دولت آمريکا بايد بداند که ايران همچون عراق نيست و الان سال 2003 نيست. اتحادهاي راهبردي تهران گسترده و عميق است و متحدان منطقه اي واشنگتن امروز بيش از پيش شکننده و غيرقابل پيش بيني به نظر مي آيند. به علاوه، منافع ايران به طور فزاينده اي با منافع قدرت هاي جهان همچون روسيه و چين همگرايي دارد و اين در حالي است که انتصاب بولتون حتي سرسخت ترين متحدان آمريکا را نگران کرده است. نقض گسترده برجام باعث شده است بيشتر تحريم ها پابرجا بماند که اين مسئله، زيان هاي ايران را در پي خروج احتمالي آمريکا از اين توافقنامه محدود مي کند. در داخل و خارج، رهبران ايران از اتهام بدبيني به اهداف آمريکا تبرئه خواهند شد و مردم ايران عادي سازي فوري برنامه هسته اي صلح آميز اين کشور را انتظار خواهند داشت.