سفر نافرجام پمپئو به منطقه
سفر پمپئو به منطقه حاکی از دست و پا زدن انتخاباتی دولت آمریکاست.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، که سال 2016 با شعار اول آمریکا وارد کاخ سفید شد، اکنون برای ماندن در سمت ریاست جمهوری دست و پا می زند و افزون بر ناکامی های داخلی، در سطح بین المللی نیز تلاش های او چیزی جز شکست و ناکامی برآیندی نداشته است.
اساساً، ترامپ در سیاست خارجی خود با چند موضوع مواجه بوده که با تفاخر و تفرعن برای رسیدن به پیروزی در این عرصه شعار داده و گام برداشته است، اما در همه آن ها شکست خورده است. ترامپ اکنون برگ برنده ای برای ارائه موفقیت خود در انتخابات پیش روی آمریکا ندارد، از این رو، تمام توجه خود را برای کسب دستاورد و موفقیتی در منطقه غرب آسیا و به طور مشخص مسئله فلسطین کرده است تا به این وسیله حمایت لابی صهیونیست و جریان های یهودی را مانند آیپک در داخل آمریکا، برای انتخابات پیش رو کسب کند.
ترامپ در سیاست خارجی خود در قبال کره شمالی و گفت وگو با رهبر این کشور توفیقی حاصل نکرد و چه بسا رفتارها و سیاست های او در این باره، سبب ساز طنز و تمسخر رسانه ها و سیاسیون آمریکایی و جهانی شد. همچنین، او در رویارویی با مواجهه تجاری با چین نیز عرصه را به پکن واگذار کرد و پس از آن، از روی استیصال و یا عصبانیت اقدام به خروج از برخی سازمان ها و پیمان های جهانی از برجام گرفته تا پیمان اقلیمی پاریس، یونسکو، سازمان بهداشت جهانی، شورای حقوق بشر و برخی دیگر از سازمان ها کرد.
سیاست های دولت ترامپ در قبال ایران نیز که با محور اعمال فشار حداکثری و اجماع سازی علیه آن اتخاذ شد نیز به سرانجامی نرسیده است و بلکه پایان آن به دو شکست فضاحت بار واشنگتن در شورای امنیت منجر شد که دولت آمریکا را بیش از پیش در نزد متحدان غربی و منطقه ای بی اعتبار ساخت.
در سوی دیگر ماجرا، سیاست های ترامپ اغلب سبب پیروزی برای کشورهای دیگر چون روسیه، چین، کره شمالی شده و نیز سبب افزایش شکاف و گسست بین دولت های غربی و پیروزی و موفقیت ایران در سطح منطقه ای و بین المللی و اثبات حقانیت آن شده است. افزون بر این، سیاست های بی مهابای ترامپ، به رژیم صهیونیستی نیز ضربه زده و بیش از پیش خوی جنایتکارانه و فریبکارانه این رژیم را برای جهانیان بر ملا ساخته است.
موضوع علنی کردن عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی نیز آخرین حلقه از رشته تلاش های دولت ترامپ برای رسیدن به یک موفقیت (و نه پیروزی) و ارائه آن به عنوان برگ برنده در عرصه سیاست خارجی به شمار می رود که بی شک، در مناظره های انتخاباتی یکی از موضوع های حساس و بحث برانگیز خواهد بود، اما به نظر می رسد که این تلاش های آمریکا برای تحقق اهداف مورد نظر نیز توفیقی نخواهد داشت؛ زیرا عهدشکنی و خیانت کاری رژیم صهیونیستی برای حکام رژیم های عربی که درصدد اعلام عادی سازی روابط خود با آن اند نیز مایه دردسر و رسوایی است و سبب لرزان شدن هر چه بیشتر پایه های تخت و تاج آن ها در بین ملت های خود می شود که مسئله فلسطین را یکی از محوری ترین مسائل خود و منطقه می دانند. رسوا شدن حکام امارات متحده عربی در این باره، در نزد ملت های مسلمان سایر دولت های عربی حاشیه خلیج فارس را در اعلام عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی دچار شک و تردید کرده است، زیرا پس از آنکه مقام های ارشد امارات با ذوق زدگی عادی سازی روابط خود را با رژیم صهیونیستی اعلام کردند و مدعی شدند که این رژیم الحاق بخش هایی از کرانه باختری را به دیگر مناطق اشغالی متوقف کرده است، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و دیگر مسئولان رژیم صهیونیستی بلافاصله مسئولان اماراتی را رسوا کرده و تأکید کردند که قرار نیست موضوع الحاق متوقف شود بلکه به صورت مؤقت به تعلیق در آمده است و همچنین، تل آویو پس از توافق با امارات از آمریکا خواست که از تحویل هواپیماهای اف- 35 به امارات خودداری کند.
رژیم های عربی نباید از این نکته غافل باشند که در صورت عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی، این رژیم به همراه آمریکا به باج خواهی بیشتر از آن ها ادامه خواهد داد و از منابع کشورهای آن ها برای تحقق اهداف انتخاباتی در فلسطین اشغالی و آمریکا بهره برداری خواهند کرد. در واقع، دوشیدن این کشورها وارد فاز جدید و در قالب جدیدی با عنوان عادی سازی تداوم خواهد شد.
.....................................
بررسی و تحلیل// جلال چراغی