گزارش مکتوب:
مردی که نامش بخشش است
عطا احمدی از خیرین مدرسه ساز کرمانی است که تمام عمرش را وقف تربیت شاگردان و مدرسه سازی در سراسر استان کرمان کرده است.
در روستای رُباط از توابع شهرستان کرمان هم بچهها از ابتدای سال تحصیلی سر کلاسهای درس حضور یافتهاند.
خانم معلم نگاهی به دانشآموزان میاندازد و میگوید: بچهها کسی میداند این مدرسه نوساز و زیبا را چه کسی ساخته؟
دانش آموزان نگاهی به یکدیگر میکنند، یکی میگوید:رئیس مدرسه، دیگری میگوید: به نام یک شهید است و شاید خانواده او ساخته باشند.
نفر بعدی از دولت نام میبرد و هرکدام نظری دارند.
معلم میگوید: بچهها درست است که این مدرسه به نام یک شهید نامگذاری شده، اما سازنده این بنا آقای عطا احمدی است.
اوحدود سه سال قبل به اینجا آمد و مدرسه ما در حال تخریب بود، برخی کلاسها حتی قابل سکونت هم نبود.
اما با همت اواینجا ساخته شده و حالا با صدای بلند میگویم:"آقای بخشش "متشکریم.
بچهها هم آن را تکرار میکنند.
معلمی عاشق، اما اهل سکوتمردم به او پهلوان عطا میگویند، او قهرمانی ورزشی نیست، اما روش و منش پهلوانان را دارد و به علت جوانمردی و اهل کار خیر بودند لقب پهلوان گرفته است.
با او به سختی میشود گفتگو کرد. میگوید: اهل صحبت کردن نیست و چیزی برای گفتن ندارد.
چند جملهای هم که کوتاه بر زبان میآورد اینست که، معلمی عاشق تدریس بوده و حدود ۳۰سال قبل بازنشست شده و هنوز هم دلش برای کلاس و مدرسه میتپد.
اینکه عشق به مدرسه اورا به سمت مدرسه سازی کشانده یا خیر سکوت میکند.
ازاو میپرسم آقای احمدی چند مدرسه و کلاس درس تا کنون ساخته اید؟
اما جواب او سکوت است و سکوت.
شماره گوشی همراه او را میخواهم جواب میدهد: خوشبختانه موبایل هم ندارم.
گفتگو با پهلوان عطا آسان نیست به سراغ اطرافیان او میروم تا از او بیشتر بدانم.
تا توانی به جهان خدمت محرومان کن
اقای غلامحسین بیجاری همراه و همکار قدیمی پهلوان عطا است.
میگوید: آقای احمدی اهل حرف زدن نیست و از ۴۰سال قبل هم همین روش را داشته است او بسیار ساده زیست است و هر چه داشته برای ساخت مدرسه به کار گرفته است.
او اضافه میکند، حتی بعد از فوت همسرش تنها خانه خودش را تخریب و به مدرسه تبدیل میکند.
تمام وجودش خدمت و به آموزش و تحصیل بچهها است و تا کنون ۲۵۰باب مدرسه در سراسر استان ساخته و تمایلی هم ندارد با کسی در این زمینه صحبت کند.
آقای بیجاری به سخت کوشی و رسیدگی به تمامی امور توسط اقا عطا اشاره میکند و میگوید: تا سه ساله قبل با دوچرخه به همه کارها رسیدگی میکرد، اما از زمانی که دوچرخه اش را گرفتهاند و در موزه کرمان نگهداری میکنند پای پیاده این کارها را انجام میدهد و منتی هم بر کسی ندارد وتمام وقت وجودش را برای کار خیر گذاشته است.
ایمان، علم، عمل
عاشقانه سی سال به تعلیم و تربیت استان خدمت کرده و حتی مرگ فرزندش نیز موجب تعطیلی کلاس درس اونشده است، این را آقای خیامی از شاگردان پهلوان را میگوید.
او اضافه میکند، روزی ما خبر دار شدیم فرزند اوفوت کرده، اما پهلوان عطا آن روز تا پایان مدرسه به درس خود ادامه داد و کلاس را تعطیل نکرد.
تا پایان ساعات کاری با همان انرژی همیشگی مثل روزهای قبل به تدریس پرداخت و گویی اصلا اتفاقی روی نداده است.
آقای خیامی ادامه میدهد آقا عطا اولین نفری بود که همواره اول صبح در مدرسه حاضر میشد و این روش تا پایان بازنشستگی او ادامه داشت و زنگهای تفریح روی صندلی در کلاس درس مینشست تا اگر کسی سوالی دارد بپرسد.
حوصله و وقت زیادی برای این کار میگذاشت، شعار پهلوان عطا همواره این بود و صبح اول وقت نیز بر روی تخته هر روز آن را مینوشت:اول ایمان دوم علم و بعد عمل.
تکیه به همت نه دولت
پهلوان ما اگرچه نامش نقطه ندارد، اما اقدامات او نقطه عطف زندگی بسیاری شده و امید را به زندگی مردم نیازمند برگردانده است.
با پسرش که گفتگو میکنم میگوید: پدرم نیکوکاری را از پدرش به ارث برده واو هم همین سیره را داشت.
همواره به فکر مردم کم درآمد است و برای قشرهای ضعیف که توسط خودش شناسایی شدهاند صد باب خانه ساخته و به آنها تحویل داده است.
از علی آقا میپرسم آیا از کمکهای دولت هم استفاده کرده یا خیر؟
میگوید: او به همتش تکیه دارد و حتی یک ریال از کمکهای دولت برای کارهای خودش استفاده نکرده و ۴۰باب مدرسه را هم به نام چهل شهید ساخته و به آموزش و پرورش تحویل داده است.
او یادآور میشود پدرم بارها و بارها به عنوان معلم نمونه استان و کشور برگزیده شد، اما در طول این سالیان هیچ هدیهای از کسی نگرفته و آن را قبول نکرده است.
خدا وکیل است
آقای اسدی از شاگردان قدیمی و همراهان کنونی آقا عطا به دیگر کارهای عام المنفعه و خیرخواهانه پهلوان گذارش ما اشاره میکند و میگوید: سرای سالمندان در جاده کوهپایه کرمان را پهلوان عطا ساخته و این مجموعه هزار و ششصد نفر ظرفیت دارد که سالهاست در اختیار سالمندان قرار گرفته است.
این شاگرد قدیمی اضافه میکند، اقدامات نیک او زیاد است، اما راضی نیست بازگو شود او همان دهقان فداکار روزگار ماست که ثروت و آسایش را آتش زده تا رفاه را برای دیگری فراهم کند.
اینکه نحوه کار پهلوان در ساخت مدارس چگونه است آقای اسدی میگوید:او با پیمانکارانی که مسئولیت ساخت مدارس را به آنها میدهد قراردادی با چند کلمه به نام قرارداد خدا وکیل است میبندد.
قرآن را واسطه قرار میدهد تا پیمانکاران کارشان را به درستی انجام دهند.
تجلیل و نشان خدمت همین چند ماه پیش بود که مراسمی برای تجلیل از پهلوان عطا در نظر گرفته شده بود.
با وجود مهمانانی از سراسر کشور، اما او باز در این جور برنامههایی که برای تشکر از او باشد حضور نیافت.
حجت الاسلام محمود دعایی مدیر مسئول موسسه اطلاعات که از سخنرانان جلسه بود گفت: اگر آقا عطا میآمد دیگراَن عطا نبود.
اوگریزان از این برنامهها و نام هاست و اصرار بر گمنام بودن و بی نشان بودن دارد.
آقای دعای اضافه میکند: خدمات او حتی از چشم شهید رجایی هم دور نماند و در زمان نخست وزیری خودش پس از اطلاع از اقدامات پهلوان عطا در مدرسه سازی میگوید: اگر در هر استان یک نفر مثل عطا احمدی داشتیم مشکل فضای آموزشی نداشتیم.
آقای دعایی همچنین به تنها حضور پهلوان عطا در یک نشست اشاره میکند و میگوید: در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی او را به تهران میبرند و به او نشان خدمت و دهها سکه میدهند.
اما او سکهها را به همراهی خود میدهد تا آنها را بین نیازمندان هزینه کند.
در فرودگاه تهران به علت سکه زیاد، همراهی آقا عطا را مدتی نگه میدارند تا مشخص شود اینها از کجا آمده است.
پهلوان عطا به او میگوید: دوست من پل صراط هم همینطور است، اگر طلا و سکه نداشته باشی به آسانی رد خواهی شد، اما اگر داشته باشی معطلی.
عطا احمدی یکی از ۲۴۲خیّر مدرسهساز استان کرمان است که در سراسر استان در مجموع بالای ۴۰۰مدرسه ساخته اند و دانش آموزان در آنها با احساس امنیت و آرامش بیشتری در حال درس خواندن هستند.
پهلوان عطا تنها یک معلم نیست، یک سبک و راه برای سازندگی و خدمت به مردم است و خود را وقف این راه سخت، اما ارزشمند کرده است.
هر چه بکاری همان را درو میکنی و او بخشش را کاشته است.