رفتار پیامبر (ص) با بی حجابهای مدینه
رفتار پیامبر (ص) در مدینه با زنان نصاری و یهودی در مورد رعایت حجاب اسلامی سکوت نبوده است.
به گزارش
سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، هر چند که بعد از اسلام حجاب بصورت صریح در قرآن واجب شد، اما بازهم هم کسانی بودند که
حجاب را رعایت نمیکردند و
پیامبر (ص) آنها را نهی از منکر میکردند.
حجاب، قبل از اسلام در جهان و در ادیان مختلف با شکلهای متفاوت وجود داشته و این یک حکم تأسیسی نیست. یعنی اسلام آن را اختراع نکرده، بلکه دین اسلام آن را پذیرفته و چنان که از تاریخ زمان پیامبر (ص) استفاده میشود، اسلام قدری محدوده آن را وسیعتر کرده و به آن شدّت بخشیده است.
پس از نزول آیه درباره رعایت کامل حجاب و تشریع آن، گزارش تاریخی نداریم مبنی بر این که اجباری از سوی پیامبر اکرم (ص) در مورد رعایت کامل و دقیق حجاب اسلامی از طرف زنان یهود و نصاری باشد؛ مگر از باب امر به معروف و نهی از منکر که یک تکلیف شرعی بوده و مسلمانان در مقابل بدحجابی نهی از منکر میکردند.
گفتنی است بدحجابی در آن موقع مشکل چندان حادی نبوده به طوری که چنین اجباری را اقتضا کند، بلکه طبق روایات، گناهانی؛ مانند شراب خواری، ازدواج با محارم، ربا خواری و زنا در آن موقع بیشتر رایج بوده و پیامبر (ص) هم هنگام انعقاد عقد ذمّه با یهودیان و مسیحیان ترک این موارد را شرط فرمود و آنان هم متعهد شده بودند که، چون در پناه و حمایت حکومت پیامبر (ص) هستند، باید به قوانین و احکام شرعی احترام گذاشته و آشکارا در اجتماع مرتکب این گناهان نشوند. ولی به صورت کلی، اگر بد حجابی در کشور اسلامی هم از سوی اهل ذمه و هم مسلمانان منشأ فساد شود، حکومت اسلامی میتواند از باب حکم ثانوی، حکم به اجبار حجاب کند.
البته از حکم حجاب شرعی، کنیزان استثنا شده بودند و لازم نبود که رعایت کامل حجاب را داشته باشند؛ هر چند آنها نیز مانند زنان یهود و نصاری به حجاب نسبی قبل از تشریع حجاب پایبند بودند.
پاسخ تفصیلی
آنچه را که از تاریخ استفاده میشود، این است که حجاب به معنای پوشش زنان، قبل از اسلام در جهان و در ادیان مختلف با شکلهای متفاوت وجود داشته و این حکم تأسیسی نیست؛ یعنی اسلام آن را اختراع نکرده، بلکه دین اسلام آن را پذیرفته و چنان که از تاریخ زمان پیامبر (ص) استفاده میشود، اسلام قدری محدوده آن را وسیعتر کرده و به آن شدت بخشیده است.
در ایران قبل از اسلام، در میان قوم یهود، یا در هند، حجابهای سخت و شدیدی وجود داشت. در ایران باستان حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده میشدند.
بنابراین، آنچه را که از تاریخ استفاده میشود این است که زنان در زمان پیامبر دارای حجاب بودند، البته نه حجاب کامل، زنان عرب معمولاً پیراهنهایی میپوشیدند که گریبان هایشان باز بود، دور گردن، سینه، در معرض دید بود.
تا این که، آیاتی به مناسبت در چند مرحله درباره حجاب و احکام مربوط به آن، نازل شد؛ مانند:
یک. «و به افراد با ایمان بگو چشمهاى خود را [از نگاه هوسآلود]فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و [اطراف]روسرىهاى خود را بر سینه خود افکنند [تا گردن و سینه با آن پوشانده شود]، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا...».
بدیهی است که این آیه در مقام بیان توسعه محدوده پوشش و حجاب است؛ زیرا قسمتهای دیگر بدن با لباسهای مرسوم آن زمان که همان پیراهنهای بلند بوده پوشیده میشد و فقط قسمتهای سینه و گردن بود که باز بود.
دو. «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها (روسرىهاى بلند) خود را بر خویش فرو افکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است [و اگر تا کنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند]خداوند همواره آمرزنده رحیم است».
پس از نزول آیه درباره رعایت کامل حجاب و تشریع آن از سوی زنان یهود و نصاری، گزارش تاریخی مبنی بر این که رعایت حجاب زنان یهود و نصاری از سوی پیامبر اکرم (ص) اجباری بوده باشد، وجود ندارد، مگر از باب امر به معروف و نهی از منکر که یک تکلیف شرعی بوده و ممکن بود مسلمانان در مقابل بدحجابی نهی از منکر میکردند؛ همان طور که نسبت به بدحجابی زنان مسلمان نهی از منکر انجام میشد.
با این حال، باید به چند نکته توجه کرد:
۱. بدحجابی در آن موقع مشکل چندان حادی نبوده، به طوری که چنین اجباری را اقتضا کند، بلکه طبق روایات، گناهانی؛ مانند شراب خواری، ازدواج با محارم، ربا خواری و زنا در آن موقع رایج بوده و پیامبر (ص) نیز هنگام انعقاد عقد ذمّه با یهودیان و مسیحیان ترک این موارد را شرط فرمود، و آنان هم متعهد شده بودند که، چون در پناه و حمایت حکومت پیامبر (ص) بودند، باید به قوانین و احکام شرعی احترام گذاشته و آشکارا در اجتماع مرتکب این گناهان نشوند.
۲. زنان یهود و نصاری حجاب نسبی داشتند و به آن پایبند بودند، و اگر دیده میشود که زنان مسیحی و یهودی در حال حاضر کشف حجاب کرده اند، برخلاف آموزهها و دستورات کتابهای آسمانى آنها - البته تحریف نشده آن – است.
۳. به صورت کلی، بر اساس، قرار داد ویژهای (عقد ذمّه) که میان حکومت اسلامی با یهودیان و مسیحیان بسته میشود، و بر طبق آن، همان گونه که حکومت اسلامی حفظ امنیت ناموسی، جانی و مالی آنان را برعهده میگیرد، در مقابل، آنان نیز متعهد شده که علاوه بر پرداخت مالیاتی به نام «جزیه»، به قوانین و احکام یک کشور اسلامی احترام گذاشته، به صورت علنی و آشکار مرتکب گناه نشوند؛
و اگر بدحجابی در کشور اسلامی از سوی اهل ذمه منشأ فساد در جامعه اسلامی شود، حکومت اسلامی به جهت برقراری نظم در امور اجتماعی و دوری جامعه از فساد، این اختیار را دارد که از باب حکم ثانوی، رعایت حجاب اسلامی را اجبار نماید و در صورت بدحجابی علنی از سوی آنان، آنها را مجازات نموده و قرار داد عقد ذمه را بر هم بزند؛
زیرا حجاب تا آنجا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، یک امر فردی و خصوصی است و کسی نمیتواند دخالت کرده، ولی آنگاه که به یک امر اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کرد، حکومت و حاکم میتواند از باب نهی از منکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، رعایت حجاب را الزامی کند و برای آن مجازات تعیین کنید.
البته، این اجبار و مجازات از سوی حکومت درباره حجاب، نسبت به زنان مسلمان هم قابل اجرا است، و از این جهت فرقی میان مسلمان و غیر مسلمان نیست.
۴. البته در زمان جاهلیت و نیز بعد از بعثت پیامبر اسلام (ص)، و تشریع حکم حجاب از جهت توسعه میزان پوشش در آن زمان، برای کنیزان اجبار و لزومی در باره رعایت کامل حجاب وجود نداشت، ولی باید به این نکته توجه کرد که بیشتر کنیزها حجاب نسبی سابق خود را رعایت میکردند و فقط بعد از حکم حجاب میزان پوشش آنها نسبت به زنان آزاد متفاوت بوده است.
از احادیث زیادى نیز استفاده مىشود که حجاب سر براى کنیزان لازم نبود، به گونهاى که با سر برهنه نماز مىخواندند.
مذهب مشهور فقها هم همین است که کنیز اگر با سر برهنه نماز بخواند، نمازش صحیح است و پوشش سر در نماز واجب نیست.
منبع: اسلام کوئیست