پخش زنده
امروز: -
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: مدلی که ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی و در دبیرخانه پیاده کرده ایم، «حکمرانی شبکهای» است یعنی در حوزه علم و فرهنگ باید رؤسای دانشگاه ها، وزراء یا بعضی از مجموعههای دیگر که عضو ثابت نیستند، به تناسب موضوع دعوت شوند و البته حق رأی هم دارند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه در برنامه صف اول عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی، از تحقق سند تحول تا نظارت بر اجرای مصوبات را بررسی کرد.
سؤال: درباره تقویت اثرگذاری شورای عالی انقلاب فرهنگی در مسائل فرهنگی کشور، رهبر انقلاب بارها توصیه داشته اند در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، دو تا طریق هم برای آن ذکر کرده اند، یکی هویت جمعی و دیگری وقت گذاری مناسب اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی خصوصاً اعضای حقیقی شورا، چقدر این محقق شده است، چقدر الان اعضای حقیقی شورا متمرکز بر شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند؟
خسروپناه: اعضای حقیقی دو دسته هستند، یک دسته اعضای حقیقی هستند که انصافاً وقت جدی میگذارند، حتی بعضی از اعضای ما الان دو روز سه روز وقت میگذارند و جلسات مختلف شورا را، چون شورای عالی فرهنگی غیر از خود شورا، جلسه شورای عالی و شورای معین که ما قبل از جلسه شورای عالی شورای معین داریم، آن هفتهای هم که شورای عالی نداریم، دو جلسه پی در پی شورای معین است و شورای اقماری هم هست، چون به هر حال شورای عالی انقلاب فرهنگی چهار ستاد دارد، ستاد علم و فناوری، ستاد تعلیم و تربیت، ستاد فرهنگی اجتماعی و ستاد خانواده و زن. این ستادهای چهارگانه شورای تخصصی دارند و همچنین شورای دیگری مثل شورای تحول علوم انسانی، شورای اسلامی شدن دانشگاهها و بعضی از شوراهای اقماری دیگر.
اعضای شورای انقلاب فرهنگی مخصوصاً اعضای حقیقی، برخی از آنها در این شورا حضور فعال و جدی دارند. برخی از اعضای حقیقی خیر، در حد همین جلسه شورای عالی حضور پیدا میکنند یا بعضاً شورای عالی با آن شورای معینی که قبل از شورای عالی است، ولی جلسات دیگر شورای معین را یا شورای اقماری را حضور پیدا نمیکنند، مشغله دارند، مسئولیتهای دیگری دارند، ولی همان دسته دومی هم که در همه جلسات و شوراهای ما حضور ندارد، چون برخی از اینها مسئولیتهایی دارند و دستگاههایی دراختیارشان است، آن مجموعه و زیرمجموعه خودشان را به کمک شورا گذاشته اند و ما در بعضی از اسناد میبینیم دستگاه هایشان به ما کمک میکنند.
به یک معنا میشود اینطور دسته بندی کرد، یک دسته اعضای حقیقی، شخصاً حضور فعال دارند و در جلسات مسئولیتهای مختلفی را میپذیرند، اسنادی را میگیرند، در میزهای ما شرکت میکنند و دسته دیگر از اعضای حقیقی هم کسانی هستند که اگر خودشان کمتر وقت میگذارند یک دستگاه زیرمجموعه دارند که آن را دراختیار شورا گذاشته اند. البته شاید یکی دو نفری هم باشند که به آن صورت دستگاه زیرمجموعهای هم ندارند، ولی در عین حال حضور فعالی هم آن چنانی ندارند، البته در جلسه شورای عالی حضورشان فعال است.
سؤال: خود شما چقدر وقت میگذارید؟
خسروپناه: وقتی مسئولیت را به دوش ما گذاشتند جز یک مباحثه مختصری که در حوزه علمیه تهران دارم، چون یک درس را در حوزه علمیه قم هم تعطیل کرده ام، همه درسهای دانشگاهها را تعطیل کردم، شوراهایی که بودند در مثلاً هیئت ممیزهها و بعضی از هیئت امنا و اینها را عمدتاً تعطیل کرده ام و کل وقت من در شورا است و حتی شش ماه اول مدیریت هم شبها در دفترمان میخوابیدیم.
سؤال: چقدر شورای عالی انقلاب فرهنگی را خود شما مؤثر میدانید در مسائل کلان فرهنگی کشور یا حتی مسائل خرد فرهنگی کشور؟
خسروپناه: شورای عالی انقلاب فرهنگی در چهار عرصه مأموریت دارد، در حوزه علم، فناوری، فرهنگی و اجتماعی. یعنی حتی آسیبهای اجتماعی را در حکم اخیری که حضرت آقا دادند، بحث آسیبهای اجتماعی را هم به شورا محول کرده اند، سیاستگذاری هایش را. نسبت به این چهار عرصه ما چهار مأموریت داریم، حالا اینها اصطلاحات خود بنده است، ولی از مجموعه فرمایشات مقام معظم رهبری و احکامی که صادر کرده اند، کاملاً قابل استفاده است.
یکی راه بینی است، یعنی رصد، شناسایی آسیب ها، اولویت ها، دوم راهبردی، سیاست ها، راهبردها، سوم راهبری و هدایت گری، که این توضیحی که حضرت آقا میفرمایند شورای عالی باید قرارگاه بشود، یعنی راهبری دستگاهها و تشکلهای مردمی را داشته باشد و چهارم راه سنجی است، یعنی ارزیابی و نظارت و اینها. نسبت به مسائل فرهنگی، اجتماعی، علم و فناوری این چهار کار را باید انجام بدهیم. برای اینکه این تحقق پیدا کند ما به این سمت داریم حرکت میکنیم که شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی قرارگاه بشود. به عنوان مثال، چون قرارگاه اصطلاحی است که از نظامیان آمده در حوزه علم و فرهنگ، من اگر بخواهم در حوزه نظامی توضیح مختصری بدهم، شما ببینید اگر یک سیاستی را یک تصمیم راهبردی را شورای عالی امنیت ملی در حوزه دفاعی بگیرد، این تصمیم میرود در ستاد کل نیروهای مسلح آنجا این مصوبه ترجمه میشود به یگانهایی که ارتش و سپاه و نیروهای مسلح و اینها است که بعد یگانها اجرا میکنند.
ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی در واقع در حوزه علم و فرهنگ، هم باید کار شورای عالی امنیت ملی را انجام بدهیم، اما در حوزه علم و فرهنگ هم کار ستاد کل را انجام بدهیم، اما در حوزه علم و فرهنگ. یعنی علاوه بر سیاستگذاری و راهبردها، راهبری دستگاهها و تشکلهای مردمی، اینجا نکته مهم این است که دو دسته یگان داریم، یکی دستگاههای دولتی و حاکمیتی هستند، مثل وزارت علوم، وزارت بهداشت، وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات و حوزههای دیگری که هست و دوم تشکلهای مردمی، یعنی هدایتگری و راهبری تشکلهای مردمی مخصوصاً حلقههای میانی هم باید برعهده شورای انقلاب فرهنگی باشد. اما این هدایتگری و راهبری که با دستور و امر و نهی تحقق پیدا نمیکند، به عبارت دیگر حکمرانی هرمی، سلسله مراتبی از بالا دستور داده شود توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی و بعد یگانهای فرهنگی و علمی که آموزش و پرورش است، وزارت علوم است، سازمان تبلیغات و جاهای دیگر و تشکلهای مردمی با هم اجرا کنند، اتفاق نمیافتد.
مدلی که ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی و در دبیرخانه پیاده کرده ایم، مدل حکمرانی شبکهای است، یعنی چه، یعنی همین به تعبیر یگان ها، دقیقاً خلاف آن چیزی که در مثال نظامی عرض کردم، در مسئله نظامی یک شورای عالی امنیت ملی است، تصمیم میگیرد، سیاستی را ابلاغ میکند، ستاد کل به نتیجه میرسد، ابلاغ میکند، فرماندهان نظامی باید اجرا کنند. اما در حوزه علم و فرهنگ این مدل جواب نمیدهد، در حوزه علم و فرهنگ باید رؤسای دانشگاه ها، وزراء، حالا وزراء عمدتاً عضو حقوقی شورای عالی هستند بعضی از وزراء هم عضو نیستند. مثلاً وزارت میراث و گردشگردی، وزارت ورزش و جوانان یا مثلاً بعضی از مجموعههای دیگر، اینها عضو ثابت نیستند، به مناسبت و تناسب نیازی که باشد دعوت میشود و البته حق رأی هم دارند، ولی همیشه در جلسات شورا حضور ندارند، ولی اگر خواستیم درباره شان تصمیم بگیریم حتماً باید حضور پیدا کنند و بعد نه فقط وزیر علوم یا وزیر بهداشت حضور پیدا کنند، حتی ما در فرآیند تدوین سیاستها و راهبردها باید از نخبگان کشور استفاده کنیم. یک مثال میزنم، الان برای اینکه این مجموعه ما قرارگاهی شود، اولاً چهار ستاد داریم که اشاره کردم، یعنی ما ستاد محور داریم پیش میرویم، ذیل ستادها، میز تعریف کرده ایم، مثلاً میز کوآنتوم، میز هوش مصنوعی، میز امنیت غذایی، میز آموزش عالی، میز سلامت، میز اخلاق پزشکی و در حوزه علم و فناوری.
سؤال: چند میز هستند کلاً؟
خسروپناه: حدود ۱۲۰ میز را تعریف کرده ایم در چهار ستاد. مثلاً ستاد خانواده و زنان میز سقط جنین دارد، جمعیت دارد، کودکان کار دارد. یعنی نیازها و اولویتهایی که در اثر رصد انجام داده ایم. اگر فرصتی باشد کارهایی که در حوزه رصد انجام داده ایم را هم باید عرض کنم. این میزهایی که در ستادها شکل گرفته است، ژنرالها و آن افراد فرهیخته قوی که در این حوزهها کار کرده اند، مثلاً شخصیتهای ناموری که در حوزه کوآنتوم کار کرده اند میآیند و این میز کوآنتوم را طراحی میکنند، سندش را مینویسند، بعد راهبری را هم برعهده میگیرند. پس این میزها ذیل ستادها تعریف شده و این باعث شده است که یک کار قرارگاهی صورت بگیرد که هم رصد انجام بشود و هم راهبردی و سند نوشته بشود و هم راهبری و هدایتگری دستگاهها و تشکلهای مردمی، جالب است بدانید الان در ستاد تعلیم و تربیت ما میزهایی است در حوزه آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت.
برای اطلاع شما و مردم عزیز عرض میکنم، ما میزها را عمدتاً سپرده ایم به فعالان مردمی موفق در حوزه تعلیم و تربیت، یعنی برای اولین بار شورای عالی انقلاب فرهنگی یک پیوند وثیقی با حلقههای میانی و جبهههای مردمی و فعالان مردمی در حوزه خانواده و زنان، تعلیم و تربیت، فرهنگی اجتماعی برقرار کرده است. نمیگویم قبلاً نبوده است، در این دوره ما تقویت شده است از ابتدا دبیران قبل از بنده هم دغدغه ارتباط با تشکلهای مردمی را داشته اند. ما در هر تصمیمی که میخواهیم در شورا بگیریم، چون مدل حکمرانی علم و فرهنگ در شورای عالی هرمی و سلسله مراتبی نیست، شبکهای است، حتماً دستگاههای حاکمیتی و دولتی در این سند و تصمیم حتی ماده واحدهها مشارکت دارند.
هم تشکلهای مردمی، هم ذینفعان. یک مثال جالب بزنم، من وقتی دبیر شدم، دیدم یکی از بحثهای خیلی مهم بحث صنایع دستی است، ۲۹۹ صنعت دستی و صنایع دستی در کشور ما دارد تولید میشود و ما سندی به نام صنایع نداریم که اگر این اتفاق بیفتد و صنایع دستی یک حکمرانی درست و منطقی و شبکهای داشته باشد، هم از نظر ارزش مالی و اقتصادی و معیشتی بسیار میتواند مشکل گشا باشد، هم به هر حال یک آبریز برای نظام جمهوری اسلامی که هیچ کشوری به اندازه ایران در حوزه صنایع دستی پیشرفته نیست و سابقه دیرینهای هم دارد. ما برای نوشتن سند صنایع دستی علاوه بر اینکه وزارت میراث و گردشگری صنایع دستی را درگیر کرده ایم، یعنی معاون صنایع دستی زحمت هدایتگری تدوین این سند را بعهده دارد، هزار و ۳۵۰ نفر از فعالان در حوزه صنایع دستی در نوشتن این سند مشارکت داشته اند که انشاالله تمام شود سند میآید در شورای عالی و مصوب میشود.
عین همین را در سند سینما، در سند موسیقی، در سند هنرهای نمایشی داریم پیاده میکنیم؛ لذا این گونه نیست که حکمرانی هرمی در کار حکمرانی علم و فرهنگ حاکم باشد این نتیجه اش این میشود، هویت جمعی نه تنها در بین اعضای شورا شکل میگیرد، در بین دستگاههای دولتی و حاکمیتی و تشکلهای مردمی هم شکل میگیرد. آن زمان وقتی این سند مصوب شد و رئیس جمهور محترم ابلاغ کرد، دیگر دستگاهی که متولی اجرا است و مردم و ذینفعانی که متولی اجرا هستند، اجرا میکنند، چون خودشان در فرآیند حکمرانی نقص داشته اند، حکمرانی یعنی سیاستگذاری، تنظیم گری و تصدی گری. ما نیامده ایم بگوییم شورا سیاستگذاری کند خودش، دیگران تصدی گری کنند. گفته ایم دیگران که ذینفع هستند در سیاستگذاری هم باید مشارکت داشته باشند.
سؤال: این قسمت خوبش است. یک ترسی هست و آن اینکه کسانی به این ترتیب در ستادها فعال هستند در میزهای تخصصی احیاناً مسائل صنفی شان را به نحوی دنبال کنند که منفعیت طلبانه باشد. مثلاً فرض کنیم که شورای عالی انقلاب فرهنگی در بحث افزایش ظرفیت آموزش پزشکی ورود کرد و افزایش ظرفیت داشت، همیشه به هر حال این اتهام یا این خوف وجود داشته است که، چون تصمیم گیرندگان در خیلی جاهای مربوط به امور سلامت و پزشکی خود پزشکان هستند، به هر حال مسائل خودشان را در آن ببینند، منافع خودشان را ببینند، نمیخواهیم قضاوتی کنیم، خوف این وجود داشته است و شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده است افزایش ظرفیت آموزش پزشکی را تصویب و اعمال کرده است البته اعمال آن از طریق بازوهای اجرایی مربوطه و بازوهای اجرایی شورا نه، منظورم این است که این اتفاق در حوزه تخصصی پزشکی نیفتاده است به عنوان مثال، هنوز ما افزایش ظرفیت در تخصصهای مربوط به پزشکی را نداشته ایم. اینها با چه روشی با چه فرآیندی با چه سازوکاری مراقبت میشود که این نگرانیها هم برطرف شود؟
خسروپناه: من برای این به تعبیری اشکال یا شبهه دو پاسخ دارم، پاسخ اول این است که اگر ما هر متخصص یک فنی که قاعدتاً باید در این حکمرانی به ما کمک کند، شبهه تعارض منافع را مطرح کنیم، به نظر من رجوع غیرمتخصص به یک متخصص که یک اصل عقلایی است، منتفی میشود. فرض کنید ما یک بحث فقهی داریم، باید به فقها مراجعه کنیم بگوییم نه این فقها ذینفع هستند.
سؤال: در بعضی از این موارد ذینفع نیستند؟
خسروپناه: حالا عرض میکنم. پس این نکته اول که ما به هر حال در امور تخصصی باید به متخصص مراجعه کنیم اینکه بگوییم مثلاً یک تصمیمی شورا درباره پزشکان میخواهد بگیرد و ما نظر پزشکان را نگیریم، چون ذینفع هستند، نه، چون متخصص هستند باید نظرشان را بگیریم، صاحبنظر هستند این یک پاسخ، پاسخ دوم ببینید ما در همین پزشکان، پزشکان فراوانی داریم که مطب ندارند یعنی ما پزشکانی داریم از صبح تا شب به عنوان هیئت علمی مشغول کار و خدمت هستند در بیمارستان و متعدد هستند واقعاً تعارض منافعی ندارند.
سؤال: هم مطب ندارند و هم سهامدار بیمارستان خصوصی نیستند.
خسروپناه: نه مطب دارند و نه سهامدار هستند و متعدد داریم. چون مثال پزشکی زدید من این مثال را میزنم. در حوزه علوم پایه، در حوزه مهندسی هم داریم.
سؤال: جاهای دیگری هم ممکن است، از جمله همان میراث صنایع دستی که شما مثال زدید.
خسروپناه: بله یعنی متخصصانی که واقعاً شائبه منافع در آنها نباشد ما متعدد داریم، بعد از این ما نظر کارشناسان را که گرفتیم میآید در صحن شورای عالی، آنجا مصوب میشود، مثلاً همین امروز جلسه شورای عالی که برگزار شد، رئیس دانشگاه آزاد آمد و گزارشی داد، ما قبل از اینکه این گزارش بیاید در صحن شورا، قبل از آن در دبیرخانه یک کار کارشناسی دقیقی و ارزیابی دقیقی نسبت به این گزارش تهیه کرده ایم، البته فرصت نشد که در شورا ارائه شود انشاالله جلسه بعد ارائه خواهد شد. ولی اینگونه نیست که بگوییم که حالا چون دانشگاه آزاد، یا وزارت علوم یا وزارت بهداشت یا آموزش و پرورش میآید گزارشی را میدهد ما به همین گزارش بسنده کنیم، نخیر، ارزیابی این گزارش را از نواحی مختلف میگیریم و میسنجیم.
بنابراین یک فرآیندی در تدوین سیاستگذاری داریم که هم از کارشناسان و متخصصان بهره میبریم و هم در این فرآیند مراقب هستیم که یک وقت تعارض منافع آسیبی نزد؛ بنابراین در حوزه پزشکی هم که مثال زدید، الان ما کمیسیون پزشکی داریم، میزهای پزشکی داریم، از پزشکان و متخصصان استفاده میکنیم، ولی این پزشکان فقط از وزارت بهداشت نیست، ما از وزارت بهداشت استفاده میکنیم، از فرهنگستان علوم پزشکی استفاده میکنیم، از پزشکان شهرستانهای مختلف استفاده میکنیم. ما دیروز رؤسای دانشگاههای استانها را جمع کرده ایم، هیئت اندیشه ورزی علم و فناوری را در استانها راه اندازی کردیم که از استادان و نخبگان در حوزه پزشکی استانها استفاده کنیم در علوم پایه، در علوم انسانی و در علوم مهندسی.
سؤال: اینها همه پزشک هستند. میدانید که در بسیاری از کشورها مثلاً وزرای سلامت یا بهداشت پزشک نیستند، مثلاً بررسی که شده بود حدود نیمی از وزرای سلامت و وزرای بهداشت، تخصصشان یا مثلاً اقتصاد بود، یا مدیریت خوانده بودند یا چیزهایی بود که ربطی به خود پزشکی نداشت، و به ظرفیت آموزش پزشکی در رشتههای تخصصی ورود کرده است یا خیر؟
خسروپناه: نه هنوز ورود نکرده است. البته در دنیا هر دو مدل آن است، اینجا مباحث مباحثی نیست که واقعاً بگوییم صد در صد اگر مدیر غیر پزشک باشد موفقتر است یا مدیر پزشک، چون بحثهایی نیست که بگوییم واقعاً به نتیجه نهایی رسیده است. ولی در عین حال نه، ما هنوز در شورا به بحثهای تخصصی ورود نکرده ایم، ولی انشاالله میزهای تخصصی که داریم که یک میز بحث آموزش پزشکی است، در حوزه طب سنتی، در حوزه تخصصهای مختلف هم حتماً کار تخصصی را انجام خواهند داد و نتیجه در صحن شورا مطرح میشود.
سؤال: طرح تحول شورای عالی انقلاب فرهنگی چقدر آن محقق شده است؟
خسروپناه: تقریباً همه بخشهای مختف سند، تحقق پیدا کرده است. ببینید چند کلید واژه مهم این سند تحول داشت، یکی اینکه ستاد محور پیش برود، خب ما چهار ستاد را تقریباً راه انداخته ایم، اینکه میگویم تقریباً، چون ستاد خانواده و زنان باید آیین نامه جدید آن نوشته میشد، نوشته شد، در شورای عالی هم مصوب شد، رئیس جمهور هم ابلاغ کرد، ما انشاالله این آیین نامه را داریم اجرا میکنیم، شورای فرهنگی اجتماعی زنان ارتقاء پیدا کرد، وقتی که تشکیل شد رأی گیری میکنند و رئیس این شورا تعیین و بعد در شورای عالی مصوب میشود.
آن رئیس، دبیر ستاد خانواده و زنان دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی خواهد شد و عضو حقوقی شورای عالی. این ستاد خانواده و زنان هم مصوبه اش در شورای عالی آیین نامه مصوب شده است، ولی اجرایی شدن این آیین نامه را در دو هفته دیگر خواهیم داشت، این اتفاق بیفتد ما هر چهار ستاد را عملاً تحقق بخشیده ایم و میزهایی که ذیل آن است و یکی از نکات دیگری که در این سند بود بحث شوراهای اقماری بود، شورای عالی طبق تصمیمی که از قبل گرفته شد، علاوه بر سیاستگذاری در بعضی از حوزهها تصدی گری هم داشت. مثلاً در توسعه قرآنی کار تصدی گری داشت، یعنی از دولت بودجه میگرفت، به بعضی از فعالان قرآنی این بودجه را تقدیم میکرد و پرداخت میکرد و یک کار تصدی گری بود.
یا مثلاً در تحول علوم انسانی در اصلاح سرفصلها و تدوین کتب درسی، خود شورای عالی و دبیرخانه شورا ورود میکرد و بخشهای دیگر. این سند با توجه به هدایتگریهایی که مقام معظم رهبری داشتند باید ما را مکلف کرد که در این شورای اقماری یک چابک سازی صورت بگیرد و آن نقش تصدی گری به دستگاههای دیگر داده شود. این اتفاق افتاد، تمام شورای اقماری عمده شورای اقماری شورای مثلاً توسعه به سازمان تبلیغات واگذار شد، هیئت حمایت از کرسی نظریه پردازی نقد و مناظره به فرهنگستان علوم واگذار شد که از قبل هم باید به فرهنگستان علوم واگذار میشد، ولی به عللی خود دبیرخانه این امور را پیگیری میکرد و خود بنده سالها به عنوان دبیر این هیئت حمایت از کرسیها کار تصدی گری میکردیم الان این را واگذار کرده ایم به فرهنگستان علوم. یا مثلاً تصدی گری تحول علوم انسانی را به وزارت علوم واگذار کردیم و سایر بخشها که وقت نیست که من همه شورای اقماری را توضیح بدهم. این چابک سازی و تحویل تصدی گری شورای عالی به دستگاههای اجرایی کشور یا تشکلهای مردمی، این کاری بود که انجام شد و فکر میکنم دیگر ما تا مثلاً یکی دو ماه دیگر تقریباً در یکسالی که مسئولیت بنده سپری بشود، فکر میکنم تمام سند را ما اجرایی و عملی کنیم.
انصافاً سند تحول سند محکمی است و اعضای شورای عالی قبل از اینکه بنده دبیر شوم در دوره دبیری آقای دکتر عاملی واقعاً شبانه روز زحمت کشیدند، سند خیلی خوبی را نوشتند ما هم که آمدیم وظیفه داشتیم سند را اجرایی و عملیاتی کنیم. البته بعضی از سروران پیشنهادهایی دارند، مثلاً فرهنگستان علوم پزشکی پیشنهاد میدهد که یک ستاد پنجمی به نام ستاد سلامت شکل بگیرد، خب میان اعضاء مطرح شد، متأسفانه یا خوشبختانه به هر علتی به هر حال رأی نیاورد و دوستان اعضای شورا نظرشان این است که این سند تحول اجرایی شود یک دو سه سال اجرا شود این سند را تغییر ندهیم، چون مرتب همه اش تغییر سند کارهای اصلی ما را عقب میاندازد. به حول و قوه الهی من این تعهد را میدهم انشاالله در یکسال اول مدیریت بنده کل سند تحول اجرایی شود.
سؤال: ما یک خانه گفتگوی ملی آزاد داریم که بحث آن مطرح بود، کرسیهای آزاد اندیشی داشتیم که صحبت آن بوده است، خانههای اندیشه ورزی یا مثلاً هیئتهای اندیشه ورزی داشتیم. فرقهای اینها را میفرمایید.
خسروپناه: بله یک هیئت حمایت از کرسیهای نظریه پردازی بوده است که مخصوص اساتید دانشگاه است، این سالها است که اجرا شده است الان که من خدمت شما هستم، بیش از ۷ هزار کرسی ترویجی اساتید در دانشگاهها اجرا شده است که بخشی از این کرسیهای ترویجی به کرسیهای نظریه پردازی و نوع آوری کشیده شد و حدود ۷۵ نظریه و نوآوری ثبت شده است و بیش از ۷ هزار کرسی ترویجی در دانشگاه شکل گرفته شده است. اینکه گفته میشود خانه گفتگوی آزاد تحقق پیدا نکرده است، معنایش این نیست که ما گفتگوی آزاد نداشتیم، پس این یک بخش که هیئتهای حمایت از کرسیهای نظریه پردازی است که تا الان در دبیرخانه انجام میشده است الان به فرهنگستان علوم واگذار شده است با تحول جدیدی که در فرهنگستان علوم شکل گرفته است با ریاست آقای دکتر مخبر، دبیر اسبق شورای عالی انقلاب فرهنگی، الان رئیس فرهنگستان علوم شده اند، قبل از آن آقای دکتر داوری رئیس بوده اند و خدمات ارزندهای داشته اند، الان آقای دکتر مخبر فرهنگستان علوم را با یک پیشرفت و بالندگی بیشتری با البته اعضای محترم فرهنگستان دارد دنبال میکند.
یکی از فعالیتها همین راه اندازی هیئت حمایت از کرسیهای نظریه پردازی است که با قدرت و قوت بیشتری دنبال خواهد شد. یک کرسیهای آزاداندیشی داریم که آن هم مصوبه اش در شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده است در شورای اسلامی شدن و کار دانشجویی است که دانشجوها دارند اجرا میکنند. الان در دانشگاه آزاد اسلامی هر سال صدها کرسی آزاداندیشی دانشجویی دارد برگزار میشود. من خواهشم این است که صداوسیما اینها را منعکس کند، انشاالله سومین سال کرسیهای آزاداندیشی دانشجویی را دانشگاه آزاد قرار است برگزار کند با همت معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد، حتماً صداوسیما برود ضبط و پخش کند و گزارش بدهد. صدها دانشجو در واحدهای دانشگاهی خودشان در استان و بعد در مرکز میآیند و شرکت میکنند، کاملاً آزادانه با همین موضوعاتی که الان در جامعه است، هیچ خط قرمزی هم ندارند جز منطق و اخلاق که الحمدالله دانشجوهای خوب ما با اخلاق و منطق این گفتگوها را ادامه میدهند.
جهاد دانشگاهی هم سالها است کرسیهای آزاداندیشی را برگزار میکند، نهاد رهبری در دانشگاهها که فعالیت در این حوزه دارند در دانشگاههای دولتی هم کرسی آزاد اندیشی را برگزار کرده اند. البته توقع و انتظار ما از وزارت علوم یک قدری بیشتر از که الحمدالله با همت آقای دکتر زلفی گل که خود ایشان هم واقعاً باورمند به این کرسیهای آزاد اندیشی است انشاالله با کمک معاونت فرهنگی و دانشجویی وزارت علوم این کرسیها آزاد اندیشی یک مقداری رونق بیشتری در دانشگاههای دولتی پیدا میکند. پس هم جهاد دانشگاهی و هم دانشگاه آزاد و هم دانشگاه دولتی، هزاران کرسی آزاد اندیشی را برگزار کرده اند.
پس این خانه ملی گفتگوی آزاد دیگر چه مقولهای است، چه ضرورتی دارد، ضرورت آن این است، این جای آن دو تا را پر نمیکند، یک مقوله جدایی است. ببینید یک عدهای هستند از نخبگان کشور، هنرمندان، اینها ممکن است عضو هیئت علمی دانشگاه نباشند، دانشجو نباشند، اما یک فعال هنری هستند، مثلاً یک هنرمندی است، یک چهره سینمایی است، یک چهره ورزشی است، میگوید من در فلان موضوع اجتماعی، موضوع فرهنگی، حرف دارم، نقد دارم، تصمیمات بعضی مصادیق را اشکال دارم، یک محیط آزادی میخواهم بیایم حرف هایم را بزنم البته کسانی هم باشند به گفتگو بپردازند و کاملاً با حفظ امنیت یعنی قوه قضائیه دخالت نکند، نهادهای امنیتی دخالت نکنند و شوراهای تأمین دخالت نکنند، استانداری ها، دادستانی ها، دادگستریها دخالت نکنند من به مردم عزیز این وعده را میدهم که انشاالله عن قریب این خانه ملی گفتگوی آزاد برای این دسته از نخبگان کشور و چهرهها و غیر چهره ها، ممکن است افرادی باشند که چهره نباشند، اما نظراتی داشته باشند، یک محیط آرام و آزادی میخواهند که با اخلاق و منطق بیایند و گفتگو و مباحثشان را مطرح کنند. ما این را فراهم میکنیم.
سؤال: تا چه زمانی فکر میکنید؟
خسروپناه: ما ساختمانی که مکان خانه گفتگوی آزاد باشد این را طراحی کرده ایم، آماده شده است، الان کاملاً آماده است، به حول و قوه الهی در جلسه آینده شورای عالی قرار بود ما بحث کنیم که متأسفانه فرصت نشد در جلسه آینده در شورای عالی انقلاب فرهنگی رئیس این خانه گفتگوی آزاد مصوب خواهد شد، البته اساسنامه نیاز به یک اصلاح و بازنگری دارد، طبیعتاً ما حتماً باید با هماهنگی نهادهای مختلف امنیتی و غذایی این بحث را دنبال کنیم البته من پیشاپیش این وعده را میدهم که نهادهای قضایی و امنیتی کاملاً حمایت میکنند آنها معتقد به این کار هستند برای اینکه ما وقتی هزاران کرسی علمی ترویجی را در جمع اساتید دانشگاه برگزار کرده ایم و یک مورد دخالت این نهادها را نداشته ایم.
به عنوان مثال، مقام معظم رهبری سیاستهای جمعیت را ابلاغ کرده اند، بنده مسئول این کرسیها بوده ام، یک عدهای از اساتید دانشگاه در دانشگاههای شهرستانها و تهران گفتند ما نسبت به سیاستهای ابلاغیه رهبری نقد داریم، ما کرسی علمی در محیط دانشگاه گذاشتیم، استاد آمد نقدهایش را مطرح کرد، اساتید دیگر جواب دادند و استادان دیگر و دانشجویان حضور داشتند و گوش دادند، مباحثشان را مطرح کردند، ما جمع بندی مباحث را هم تقدیم دفتر مقام معظم رهبری میکردیم و کاملاً هم استقبال میشد. یعنی ما در طرح مباحث هیچ خط قرمزی نداشتیم، اینکه هزاران کرسی آزاد اندیشی دانشجویی در دانشگاه دولتی، واحدهای دانشگاههای آزاد، جهاد دانشگاهی برگزار میشود و یک مورد نداشتیم که سیستمهای قضایی یا امنیتی دخالت کنند یا وزارت کشور ورود کند، یک مورد هم نداشتیم، نشان میدهد که چنین عقلانیت و خرد جمعی و ظرفیت بالایی در کشور وجود دارد؛ بنابراین این بخش از کرسیهای آزاد اندیشی را ما راه میاندازیم. یعنی ما الان کرسیهای آزاد اندیشی برای دانشجویان داریم هم ضوابط آن است و هم اجرا میشود، برای اساتید دانشگاهها هم ضوابط آن است و هم اجرا میشود، برای نخبگان دیگر و شخصیتهایی که دانشگاهی نیستند یا دانشگاهی هستند میخواهند در این خانه ملی گفتگوی آزاد حرف هایشان را بزنند، نمیخواهد بحثش را در دانشگاه مطرح کند، ما این بستر را فراهم میکنیم و در تهران شروع کرده ایم.
سؤال: از خروجی اینها چه استفادهای خواهد شد؟
خسروپناه: در کرسیهای نظریه پردازی، خروجی اش کتابهای درسی است، خروجی اش مباحث نیازهای کشور است. مثلاً ما الان در حوزه آسیبهای اجتماعی، بهزیستی نیاز دارد، کمیته امداد نیاز دارد، بسیاری از نهادها نیاز به این نظریهها دارد، این نظریهها را ما در سعی کرده ایم ببریم در بحث کاربردهای اجتماعی. همین اخیراً یک کرسی خیلی مفصلی در یکی از پژوهشگاههای ژنتیک برگزار شد تحت عنوان بحث تراریخته. مثلاً بحث تراریخته مخالفانی دارد، خب حاصل این میآید در سند امنیت غذایی استفاده میشود و قطعاً مجلس هم باید استفاده کند که از ظرفیت دانشمندان ما در مثلاً مقوله تراریخته استفاده شود.
سؤال: در دیداری که اخیراً برگزار شد دو سه هفته پیش، رهبر انقلاب دوباره بر تغییر ملاک ارتقای اعضای هیئتهای علمی دانشگاهها تأکید کردند و اینکه دانشگاههای ما باید از شکل فعلی بروند به سمت مسئله محوری و حل مسئله آن هم مسائل خود کشور، برای این موضوع شورای عالی انقلاب فرهنگی چه کاری و چه ورودی کرده است، گویا بعضی از دانشگاهها مثل دانشگاه جامع امام حسین هم ورودی کرده اند و تجربههای خوبی دارند از حرکت به سمت مقاله محوری صرف، حرکت کرده اند به سمت مسئله محوری و حل مسئله.
خسروپناه: بله به لطف الهی این هم مخصوصاً بعد از جلسه اخیر نخبگان و مقام معظم رهبری که انصافاً جلسه فوق العادهای بود، تعدادی از نخبگان کشور آنجا مباحث عمیق و وزین و پختهای ارائه کردند بعد هم فرمایشات مقام معظم رهبری که کاملاً راهگشا بود. ما بعد از آن تاکنون پنج شش جلسه مفصل داشته ایم در دبیرخانه شورا، انشاالله آیین نامه ارتقای جدید براساس حل مسئله پیش خواهد رفت و آیین نامه به این صورت تدوین خواهد شد البته معنای آن این نیست که مقاله نوشته نشود.
سؤال: بله مقاله بعد از حل مسئله
خسروپناه: بله. آخر بعضی از عزیزان همه اش میگویند ما بدون مقاله ارتقاء پیدا کنیم، من میخواهم بگویم یک کسی که هیئت علمی است میتواند بگوید من هیئت علمی هستم، ولی مقاله نمیخواهم بنویسم یا پژوهش نکنم. پژوهش شرط لازم است، اما یک زمانی گفته میشود مقاله به قول ما طلبه ها، از آن جهت که مقاله است، اصالت داشته باشد، اصالت مقاله. نه مقاله باید در راستای حل مسئله و نیاز کشور باشد اگر ما یک نظام مسائل داشته باشیم در موضوعات مختلف. شبیه این کار را دانشگاه آزاد هم انجام داده است به نظر من موفق هم بوده است، همین کار را دانشگاه امام حسین انجام داده است آن هم موفق بوده است، ما اگر نظام مسائل در موضوعات مختلف داشته باشیم که نیاز کشور باشد در حوزه کشاورزی ما الان چقدر پرسشهای فراوان در بحث کود و بذر و سایر مسائل کشاورزی داریم، اگر مقالات در راستای این نیازها باشد خب هم مقاله است، حتی مقاله آی اس آی هم باشد، اما مقالهای که نیازی از نیازهای کشور را حل کند و این قابل جمع است.
سؤال: از مسئله برسیم به مقاله؟
خسروپناه: از مسئلهای که مورد نیاز جامعه خودمان است به مقاله برسیم. حالا مقالات بین المللی، خود همین مجلات آی اس سی که مربوط به مجلات بین المللی جهان اسلام است اینها هم بین المللی هستند اینها را ما باید امتیاز بالایی برای آنها درنظر بگیریم. انشاالله در آیین نامه ارتقاء همه اینها مدنظر قرار خواهد گرفت، ما در همین جلسه امروز ما که قبل از شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای معین، شورای ستاد علم و فناوری را داشتیم موضوع جلسه ما مسئله مقاله در آیین نامه ارتقاء بود که الحمدالله با عقل جمعی و توافق جمعی و یک اجماعی توانستیم به دستاورد خوبی برسیم. آیین نامه ارتقاء را با همت وزارت علوم و وزارت بهداشت نهایی خواهیم کرد، با همین رویکرد فکر میکنم تحول خیلی خوبی اتفاق خواهد افتاد. ما در کمیت مقالات رتبه خوبی پیدا کرده ایم، باید در کیفیت مقالات و آن بخش فناوری مقالات و اثربخشی مقالات، در این راستا ما باید یک ارتقای خوبی پیدا کنیم، چون الان وضعیت مقالات از این جهت وضعیت مطلوبی نیست.
سؤال: فکر میکنید چه زمانی این آیین نامه در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شود؟
خسروپناه: چون باید وزارت علوم آیین نامه را به شورا تحویل بدهد، قول مساعدی داده اند که بعد از این جلساتی که تاکنون داشته ایم، سریعتر آیین نامه ارتقاء را نهایی کنند، تحویل بدهند، ما با سرعت جلسات شورای عالی را برگزار میکنیم و مصوب و ابلاغ میشود.
سؤال: برویم سراغ قرآن، برای قرآن چه کرده اید؟
خسروپناه: شورای عالی عرض کردم قرار نیست جای دستگاه را بگیرد، ما قرار نیست حافظ قرآن تربیت کنیم، با باید سیاستگذاری کنیم، البته با همت اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی چه این دوره و چه دورههای قبل و دبیران محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی و رؤسای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیر سابق شورای توسعه قرآنی، اینجا من عرض کنم، همه بحث سیاستهای توسعه قرآنی مدون شده است، ما الان هیچ خلأ سیاستی نداریم. آنچه الان نیاز است، راهبری است، یعنی این سیاستها راهبری بشود که حافظ قرآن ما به ۱۰ میلیون برسد.
سؤال: این راهبری در کجا باید اتفاق بیفتد؟
خسروپناه: این راهبری را الان شورای توسعه قرآنی که ما واگذار کرده ایم به سازمان تبلیغات و اخیراً رئیس جمهور ابلاغ کرده و در شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب شده است، در شورای توسعه قرآنی البته این شورای توسعه قرآنی مکان آن در سازمان تبلیغات است، ولی تمام دستگاهها حضور دارند و کمافی السابق وزارت ارشاد و مجموعههای دیگر فعالیتهای قرآنی خودشان را انجام میدهند و عضو این شورای توسعه قرآنی هستند. مجموعه این متولیان قرآنی در کشور که در این توسعه قرآنی جمع میشوند باید راهبری توسعه قرآن را در حفظ قرآن، در ترویج معارف، در تدور قرآن و مسائل دیگر قرآنی انشاالله توسعه بدهند.